یک کلیسای موفق از خود به صورت جدی میپرسد: “یک شاگرد و پیرو عیسی مسیح چه خصوصیاتی دارد؟ اگر بخواهیم در تحقق مأموریت مسیح برای شاگردسازی موفق عمل کنیم، «شاگرد» را چگونه باید تعریف کنیم؟” یکی از بزرگترین کلیساهای آمریکا که گروههای خانگی را به صورت موفقی به اجرا گذاشتهاند، به این تعریف از شاگرد دست یافتهاند:
- شاگردی مسیح کسی است که تعادلی سالم بین پنج هدف کتابمقدسی در قلب و زندگی خود به وجود آورده است. به این ترتیب شاگرد کسی است که:
– قلب و زندگی خود را «پیوسته» به مسیح تسلیم میکند
– مشارکت با دیگر مسیحیان را تجربه میکند
– در مسیح از طریق «بودن» و «شدن» (عمل) رشد میکند
– عطایا و تواناییهایی که خدا بها او داده است کشف کرده و به کار میگیرد
– با غیر ایمانداران ارتباط برقرار کرده و محبت مسیح را با آنها به اشتراک میگذارد
شما نمیتوانید به هدف بزنید اگر هدف را مشخص نکرده باشید. برای این کلیسا هدف برابر بود با «سلامت از طریق تعادل». هر چه بیشتر در مسیح تعمق میکنیم تا به شباهت او درآییم، بیشتر از خودمحوری آزاد شده و به خدمت دیگران در همه عرصههای زندگیمان تمایل پیدا میکنیم. این یعنی سلامت و تعادل.
پس اگر به عنوان کلیسا قصد داریم شاگردانی برای مسیح بسازیم، تیم رهبری کلیسا باید تصمیم بگیرد که بهترین وسیله یا ساختار برای رسیدن به نتیجه مورد نظر چیست. بسیاری به این نتیجه رسیدهاند که گروههای خانگی بهترین محیطی است که در آن یک زندگی سالم (مادی و معنوی)، از طریق پیشبرد متعادل اهداف بالا در زندگی افراد به ثمرمینشیند.
***
هر وقت یک رویکرد تازه را در خدمت کلیسایی آغاز میکنید، باید از خود بپرسید «چرا؟» مثلا چرا باید گروهای خانگی داشت؟ چه چیزی گروههای خانگی را بهترین روش برای کمک به رشد ایمانداران و شکوفایی خصوصیات مورد نظر میکند؟ تجربه آزموده شدهٔ کلیساهای موفق، دلایلی را برای تاکید بر گروههای خانگی به عنوان یک استراتژی موثر بر میشمارد:
۱) گروه خانگی الگویی کتابمقدسی است
در کتاب اعمال رسولان میبینیم که کلیسای اولیه ارزش گروههای خانگی را خوب میدانست. در کتاب اعمال رسولان ۵: ۴۲ میخوانیم:
”رسولان شادی کنان از حضور اهل شورا بیرون رفتند، زیرا شایسته شمرده شده بودند که به خاطر آن نام اهانت ببینند و هیچ روزی، چه در معبد و چه در خانه ها، از تعلیم و بشارت دربارهٔ اینکه عیسی همان مسیح است، دست نکشیدند.“
کلیسای نخستین در گروههای بزرگ در معبد دور هم جمع میشدند زیرا ارزش گردهمای به صورت جماعت را میدانستند. در واقع کاری شبیه آنچه ما امروزه در کلیسا انجام میدهیم ـ ما آخر هر هفته در گروههای بزرگ کلیسایی به پرستش مشغول میشویم.
ولی کلیسای اولیه فقط به عنوان گروه بزرگ دور هم جمع نشدند. آنها همچنین در گروههای کوچک خانگی نیز با هم جمع شدند و مشارکت داشتند. آنها نیاز خود را به جمع بزرگتر و همزمان به جمع کوچکتر درک کرده بودند. آنها میخواستند مژده انجیل را به افراد بیشتری برسانند، به احتیاجات مردم در کلیسا رسیدگی کنند و آنها را در رابطهشان با خدا کمک کنند.
۲) گروه خانگی مناسبترین روش برای یادگیری است
یکی از مشکلات بسیاری از کلیساها این است که تعالیم را به گونهای انتقال دهند که اعضا بتوانند آن را در زندگی خود به اجر گذارند. جلسات یکشنبهها تا حدودی به این هدف کمک میکنند، اما همه میدانیم که مردم تنها زمانی چیزهای بیشتری را به خاطر میسپارند که با آن آموخته ها درگیر شده و پرسشهایی مطرح میکنند. چنین موقعیتی در جلسات بزرگ کلیسایی امکانپذیر نیست. بنابراین گروههای خانگی راه مناسبتری برای نشر اطلاعات به شکلی عملی است، طوری که شانس بیشتری برای ماندگار شدن داشته باشند.
یکی از روشهای آزموده شده، استفاده از دروس ضبط شدهٔ ویدیویی برای گروههای خانگی است. به این ترتیب نیازی نیست که میزبان گروه خانگی یک معلم باشد، و تعلیمی که در گروهها داده میشود یکدست و منسجم خواهد بود. از سوی دیگر، وقتی از میزبان این انتظار نمیرود که تعلیم دهد، خود را بیشتر آمادهٔ اداره گروه خانگی کوچک دیده و تمایل بیشتری به میزبانی یک گروه در منزل خود دارد.
۳) گروه خانگی محدودیت مالی و جغرافیایی ندارد
یکی از خصوصیات برجسته گروههای خانگی مقرون به صرفه بودن آن است. اغلب کلیساها با مشکل فضا و بودجه کافی روبرو هستند. ولی همه اعضای کلیسای شما در خانهای دارند که در آن زندگی میکنند. وقتی مردم درب منازل خود را برای یک گروه خانگی باز میکنند، شما دیگر نیاز ندارید برای رشد بیشتر کلیسا نگران امکاناتی مثل جا و مکان باشید. البته کار به همین جا ختم نمیشود، زیرا هر قدر اعضای بیشتری آماده میشوند تا در خانهٔ خود را برای یک گروه خانگی باز کنند، امکان رشدی بدون محدودیت برای کلیسا فراهم میشود. رشد کلیسا به این ترتیب به اندازه ظرفیت و تعداد خانههای اعضاست، جایی که به شما این فرصت را میبخشد که با مردم خارج از کلیسا نیز در تماس باشید.
۴) گروه خانگی گسترش نامحدودی دارد
زیبایی گروه خانگی به این است که میتواند در هر جا و هر زمانی تشکیل شود. افراد میتوانند هر زمان که برایشان مقدور است میزبان یک گروه خانگی باشند، که این خود میتواند فرصت بهتری برای پوشش افراد بیشتری را به شما بدهد. مردم در گروههای خانگی میتوانند صبح، عصر یا وسط روز ملاقات کنند. نه فقط از نظر زمانی محدودیت برداشته میشود، بلکه از لحاظ مکانی نیز فرصتهای جدیدی را در اختیار کلیسا قرار میدهد. گروهها میتوانند در هر جایی برگزار شوند: محل کار، رستوران، پارک یا هر جای دیگری. عامل محدود کنندهٔ برای اینکه چه وقت و کجا گروهها تشکیل شوند، تنها میزان خلاقیت شرکت کنندگان هر گروه خواهند بود.
۵) گروه خانگی فرصت پاسخگویی ایجاد میکند
ممکن است من در ارزیابی خودم، خوشبین بوده و خود را در حال رشد ببینیم. اما وقتی دوستی که مرا خوب میشناسد قسمتهایی از زندگیم را به من نشان میدهد که باید در آن رشد کنم، یک چیزی در زندگیم اتفاق میافتد. در چنین شرایطی احتمال بیشتری میرود که به توصیهها گوش کنم و تغییراتی در زندگی خود اعمال کنم که به رشد در شاگردی مسیح بیانجامد.
گروه خانگی فضای مناسبی برای پاسخگویی واقعی به وجود میاورد. وقتی یک عضو گروه قصد اتخاذ تصمیم نادرستی را دارد، باید در چشم دیگر اعضای گروه نگاه کرده و دلایلش را توضیح دهد. به این ترتیب فرصتی طبیعی برای پاسخگویی ایجاد میشود که تاثیر بزرگی بر رشد اعضا در گروه خانگی خواهد داشت.
۶) گروه خانگی محیطی امن فراهم میاورد
اغلب مردم دل خود را باز نمیکنند تا آنچه را که در زندگیشان میگذرد در یک گروه بزرگ با دیگران در میان بگذارند. نکته جالب درباره گروه کوچک، خلق محیطی است که مردم بتوانند عطایا و تواناییهای خود را در فضایی امن کشف کرده و به خدمت گیرند. گروه خانگی همچنین فضای امنی ایجاد میکند که اشخاص در آن بتوان از کشمکشها، موفقیتها و رویاهایی را که در زندگی دارند سخن گفته و از حمایت گروهی برخوردار شوند که او را پشتیبانی کرده، برایش دعا میکنند و در دشواریها به کمکش میشتابند.
۷) گروه خانگی تمرکز ایجاد میکند
گروه خانگی اگر به خوبی اداره میشود، کلکسیونی از افراد مختلف است که برای هدف مشترکی کوشش میکنند، نه این که یک نفر تعلیم داده و بقیه گوش کنند. روش «متکلم وحده» که در آن معلم درس داده و بقیه یادداشت برمیدارند، میتواند اطلاعات تازهٔ زیادی را انتقال دهد. اما نقطه ضعف این روش آنجاست که مردم برای عملی کردن دانشی آموخته در زندگی روزمرهٔ خود مشکل فراوان دارند. گروه خانگی امکان این را فراهم میسازد که افراد با هم همکاری کرده و درباره آنچه آموختهاند گفتگو کنند و رشد یابند.
از آنجا که هدف ما دست یافتن به پنج هدف مورد اشاره (در بالا) است، هر چقدر یک گروه در رسیدن به رشد و تعادل در این پنج عرصه موفقتر باشد، سالمتر و متمرکزتر خواهدشد. به این ترتیب گروه سالم و متمرکز، مکان مناسبی برای رشد حقیقی هر عضو گروه میآفریند.