صداقت و درستکاری در امور کار و شغل
معني صداقت چيست ؟
معني صداقت و درستكاري خيلي واضح است ، شخص صادق به درستكاري وفادار است .
چرا گاها مردم در امور كار و شغلي صادق نيستند ؟
صداقت و درستكاري فقط مختص كساني كه كار و يا شغلي را دارند نيست . صداقت و درستكاري اخلاق و رفتار روحاني و وجداني برآنچه كه ايمان داريم ، است .
اما اينكه چرا مردم در امور كاري و شغلي صادق نيستند ، جنبه ها و دلايل و علت هاي زيادي دارد . ممكنه دلايل تلافي كردن و بر ضد سيستم حاكم مخصوصا افرادي كه در بخش هاي دولتي و خصوصي كار مي كنند باشد . و اگر در قسمت كاري شخصي و خصوصي همانند بازار و دكان و غيره باشد ديگه اين مربوط به خصوصيات آن شخص مي شود . ريشه همه اين نادرست كاري و عدم صداقت گناه است . متاسفانه امروزه اگثر مردم نمي توانند تشخيص بدهند كه كناه چيست .
آيا در اين مورد گناه خاصي وجود داره كه مردم را به صادق نبودن ميكشه ؟
در كلام خدا اصلي به نام روباهان و يا شغالهاي كوچك وجود دارد كه بايد همواره اين اصل را در همه چيز به حساب بياوريم و مواظب ورود و دخول و خراب كاري آنها باشيم . آنها در جستجوي غذا به هر جايي وارد مي شوند و مي توانند همه چيز را بخورند ، منجمله صداقت ما را .
غزل غزلها 2 : 15
شغالها، شغالهاي كوچك را كه تاكستانها را خراب مي كنند براي ما بگيريد، زيرا كه تاكستانهاي ما گل آورده است .
اين شغال ها مي توانند در هر زميني وارد شوند و مخصوصا در موارد شغلي و امورات مالي بيشتر فعا ليت دارند .
اشعيا 33 : 15
كسي ميتواند از اين آتش ( جهنم ) جان سالم بدر برد كه درستكار باشد و به راستي عمل نمايد، بخاطر منافع خود ظلم نكند، رشوه نگيرد، و با كساني كه شرارت و جنايت ميكنند همدست نشود.
2 سموئيل 22 : 25 ت تفسيري
خداوند به من پاداش داده است, زيرا در نظر او پاک و درستکار بوده ام .
درستكاري و صداقت موضوع بسيار وسيعي است كه مي تواند شامل خيلي چيزها باشد ، به عنوان مثال در سخنگويي و فكر و عمل و غيره ..
امثال 10 : 31 ت تفسيري
از دهان درستكاران غنچههاي حكمت ميشكفد، اما زبان دروغگويان از ريشه كنده خواهد شد.
يك رشوه كوچك در كار ، يك دروغ كوچك در خانه ميتواند همان شغال كوچك باشه و ما را آلوده بسازه .
چطور ميشه درستكار و صادق بود ؟
اگر بدقت به اين آيه نگاه كنيم :
امثال سليمان 22 : 6
طفل را در راهي كه بايد برود تربيت نما، و چون پير هم شود از آن انحراف نخواهد ورزيد .
مي بينيم كه در مورد تربيت نمودن صحبت مي كند . براي درستكاري و صادق بودن بايد خود را تربيت داد و اين البته شرطي دارد و آن خواسته و ميل ما است كه آيا مي خواهيم عوض شويم يا نه .
در كُل بستگي به شخص ، جامعه و سيستم و حتي مذهب نيز دارد .
يعني بايد ياد گرفت كه راستكار و صادق بود ؟
ببينيد ياد گرفتن از داشتن معلم مياد كه به ما اطلاعات مي دهد اما تربيت احتياج به مربي دارد شرايع براي ما معلم .هستند ، اما مربي عيسي مسيح است . مربي دلسوزي كه در راه تربيت ما جان خودش را داده است .
اشاره به مذهب كرديد ، آيا ممكنه كه حتي كسي مسيحي ايماندار باشه ولي در كار و كسب و تجارت نادرست باشه و صداقت نداشته باشه ؟
بله ممكنه . اگر آن ايماندار خود را با تربيت عيسي مسيح ، تربيت نكرده باشه در خطر اين موضوع قرار مي گيرد . گرچه همه ما ، حتي ايمانداران واقعي نيز در حملات وسوسه ها قرار مي گيرند ، اما موضوع اين است كه ما بايد مواظب باشيم كه در وسوسه سقوط نكنيم .
آيا مي تونيم خودمان رو كمك و يا همان تربيت كنيم ؟
من باور دارم در براي هر مشكل و موضوعي خداوند ما عيسي مسيح مي تواند ما را كمك كند اما در همان حال خودمان نيز بايد خودمان را كمك كنيم . به عنوان مثال :
مي توانيم ليستي براي خود تهيه كنيم و خود را امتحان كنيم كه آيا در درستكاري و صداقت قرار داريم و به خودمان نمره بديم كه آيا نمره قبولي خواهيم گرفت . اين خارج از كلام خدا نيست :
2 قرنتيان 13 : 5 ت تفسيري
خود را امتحان كنيد! آيا مسيحي واقعي هستيد؟ آيا از امتحان ايمـان ، سربلنـد بيـرون خواهيد آمد؟ آيا حضور و قدرت مسيح را در وجودتان روزبروز بيشتر حس مي كنيد يا اينـكه فقط در ظاهر مسيحـي هستيد ؟
1 – امتحان اينكه : در برابر پول عكس العمل ما چيست .
2 – آيا در كسب و كار راه هاي ميان بري داريم .
3 – آيا موضوعات و اشتباهات جدي را كه ممكنه به ضرر ديگران تمام بشه ، مخفي مي كنيم .
4 – اگر از رئيس كار و يا مدير شركت ناراحت و دلخور هستيم ، آيا با خرابكاري شغال گونه به كمپاني ضرر مي زنيم .
5 – عدم رعايت و حفظ قوانين هوشياري در محل كار و منتطر صانحه اي بودن براي دريافت خسارت و غيره .
6 – مشكل را با مدير و رئيس مطرح كردن بجاي غيبت كردن از آنها و خراب كردن شخصيت آنها نزد كارمندان ديگر .
7 – نداشتن مسئوليت و انظبات در محل كار .
8 – اعلام مريض بودن در حاليكه نيستيم ، كه سر كار نرويم .
9 – دروغ گفتن در خصوص تخصص و آنچه را كه تحصيل كرده ام ، فقط به خاطر اينكه نشان دهيم ما خيلي وارد هستيم و با معلومات .
10 – در رفتن و فرار كردن از ساعات كاري .
11 – توليد موادي كه به صورت تقلبي ساخته شده باشند .
12 – برچسب زدن تقلبي بر توليدات و محصولات خود .
13 – رشوه خوردن و حق ديگران را پايمال كردن .
اين ليست خيلي خلاصه و فقط براي مثال است . و اگر اين موارد را داريم ما نادرست هستيم .
آيا كلام خدا در اين مورد صحبت مي كند ؟
كلام خدا براي درستكاري و صادق بودن خيلي حرفها و تعليمات دارد :
امثال سليمان 11 : 1
خداوند از تقلب و كلاهبرداري متنفر است، ولي درستكاري و صداقت را دوست دارد.
متي 25 : 23
آقايش وي را گفت: آفرين اي غلام نيك متدّين! بر چيزهاي كم امين بودي، تو را بر چيزهاي بسيار مي گمارم. در خوشي خداوند خود داخل شو .
جامعه 9 : 10
هرچه دستت به جهت عمل نمودن بيابد، همان را با توانايي خود به عمل آور چونكه در عالم اموات كه به آن مي روي نه كار و نه تدبير و نه علم و نه حكمت است .
لوقا 16 : 10
آنكه در اندك امين باشد در امر بزرگ نيز امين بُوَد و آن كه در قليل خائن بود در كثير هم خائن باشد .
1 يوحنا 2 : 5 – 6
5 فقط كسي ميتواند واقعاً خدا را بشناسد و با او رابطه نزديك داشته باشد كه او را هر روز بيشتر دوست داشته، كلام او را بجا آورد. 6 كسي كه ادعا ميكند مسيحي است،بايد مانند مسيح زندگي كند .
مسيح درسترين و صادق ترين شخصيت بر روي اين زمين بود ، اگر پيرو راستين او باشيم و در احكام او مانده از آنها اطاعت كنيم ، به درستكاري و صداقت خواهيم رسيد .
چه نتيجه از اين بحث مي گيريم و پيغام براي اين موضوع چيست ؟
نتيجه اي كه از اين بحث مي گيريم اين است كه : خداوند شخص درستكار و صادق را دوست دارد .پيغام براي اين موضوع اين است : خداوند ما عيسي مسيح چنين مي فرمايد :بر چيزهاي كم امين باش ، تو را بر چيزهاي بسيار مي گمارم .
معني صداقت چيست ؟
معني صداقت و درستكاري خيلي واضح است ، شخص صادق به درستكاري وفادار است .
چرا گاها مردم در امور كار و شغلي صادق نيستند ؟
صداقت و درستكاري فقط مختص كساني كه كار و يا شغلي را دارند نيست . صداقت و درستكاري اخلاق و رفتار روحاني و وجداني برآنچه كه ايمان داريم ، است .
اما اينكه چرا مردم در امور كاري و شغلي صادق نيستند ، جنبه ها و دلايل و علت هاي زيادي دارد . ممكنه دلايل تلافي كردن و بر ضد سيستم حاكم مخصوصا افرادي كه در بخش هاي دولتي و خصوصي كار مي كنند باشد . و اگر در قسمت كاري شخصي و خصوصي همانند بازار و دكان و غيره باشد ديگه اين مربوط به خصوصيات آن شخص مي شود . ريشه همه اين نادرست كاري و عدم صداقت گناه است . متاسفانه امروزه اگثر مردم نمي توانند تشخيص بدهند كه كناه چيست .
آيا در اين مورد گناه خاصي وجود داره كه مردم را به صادق نبودن ميكشه ؟
در كلام خدا اصلي به نام روباهان و يا شغالهاي كوچك وجود دارد كه بايد همواره اين اصل را در همه چيز به حساب بياوريم و مواظب ورود و دخول و خراب كاري آنها باشيم . آنها در جستجوي غذا به هر جايي وارد مي شوند و مي توانند همه چيز را بخورند ، منجمله صداقت ما را .
غزل غزلها 2 : 15
شغالها، شغالهاي كوچك را كه تاكستانها را خراب مي كنند براي ما بگيريد، زيرا كه تاكستانهاي ما گل آورده است .
اين شغال ها مي توانند در هر زميني وارد شوند و مخصوصا در موارد شغلي و امورات مالي بيشتر فعا ليت دارند .
اشعيا 33 : 15
كسي ميتواند از اين آتش ( جهنم ) جان سالم بدر برد كه درستكار باشد و به راستي عمل نمايد، بخاطر منافع خود ظلم نكند، رشوه نگيرد، و با كساني كه شرارت و جنايت ميكنند همدست نشود.
2 سموئيل 22 : 25 ت تفسيري
خداوند به من پاداش داده است, زيرا در نظر او پاک و درستکار بوده ام .
درستكاري و صداقت موضوع بسيار وسيعي است كه مي تواند شامل خيلي چيزها باشد ، به عنوان مثال در سخنگويي و فكر و عمل و غيره ..
امثال 10 : 31 ت تفسيري
از دهان درستكاران غنچههاي حكمت ميشكفد، اما زبان دروغگويان از ريشه كنده خواهد شد.
يك رشوه كوچك در كار ، يك دروغ كوچك در خانه ميتواند همان شغال كوچك باشه و ما را آلوده بسازه .
چطور ميشه درستكار و صادق بود ؟
اگر بدقت به اين آيه نگاه كنيم :
امثال سليمان 22 : 6
طفل را در راهي كه بايد برود تربيت نما، و چون پير هم شود از آن انحراف نخواهد ورزيد .
مي بينيم كه در مورد تربيت نمودن صحبت مي كند . براي درستكاري و صادق بودن بايد خود را تربيت داد و اين البته شرطي دارد و آن خواسته و ميل ما است كه آيا مي خواهيم عوض شويم يا نه .
در كُل بستگي به شخص ، جامعه و سيستم و حتي مذهب نيز دارد .
يعني بايد ياد گرفت كه راستكار و صادق بود ؟
ببينيد ياد گرفتن از داشتن معلم مياد كه به ما اطلاعات مي دهد اما تربيت احتياج به مربي دارد شرايع براي ما معلم .هستند ، اما مربي عيسي مسيح است . مربي دلسوزي كه در راه تربيت ما جان خودش را داده است .
اشاره به مذهب كرديد ، آيا ممكنه كه حتي كسي مسيحي ايماندار باشه ولي در كار و كسب و تجارت نادرست باشه و صداقت نداشته باشه ؟
بله ممكنه . اگر آن ايماندار خود را با تربيت عيسي مسيح ، تربيت نكرده باشه در خطر اين موضوع قرار مي گيرد . گرچه همه ما ، حتي ايمانداران واقعي نيز در حملات وسوسه ها قرار مي گيرند ، اما موضوع اين است كه ما بايد مواظب باشيم كه در وسوسه سقوط نكنيم .
آيا مي تونيم خودمان رو كمك و يا همان تربيت كنيم ؟
من باور دارم در براي هر مشكل و موضوعي خداوند ما عيسي مسيح مي تواند ما را كمك كند اما در همان حال خودمان نيز بايد خودمان را كمك كنيم . به عنوان مثال :
مي توانيم ليستي براي خود تهيه كنيم و خود را امتحان كنيم كه آيا در درستكاري و صداقت قرار داريم و به خودمان نمره بديم كه آيا نمره قبولي خواهيم گرفت . اين خارج از كلام خدا نيست :
2 قرنتيان 13 : 5 ت تفسيري
خود را امتحان كنيد! آيا مسيحي واقعي هستيد؟ آيا از امتحان ايمـان ، سربلنـد بيـرون خواهيد آمد؟ آيا حضور و قدرت مسيح را در وجودتان روزبروز بيشتر حس مي كنيد يا اينـكه فقط در ظاهر مسيحـي هستيد ؟
1 – امتحان اينكه : در برابر پول عكس العمل ما چيست .
2 – آيا در كسب و كار راه هاي ميان بري داريم .
3 – آيا موضوعات و اشتباهات جدي را كه ممكنه به ضرر ديگران تمام بشه ، مخفي مي كنيم .
4 – اگر از رئيس كار و يا مدير شركت ناراحت و دلخور هستيم ، آيا با خرابكاري شغال گونه به كمپاني ضرر مي زنيم .
5 – عدم رعايت و حفظ قوانين هوشياري در محل كار و منتطر صانحه اي بودن براي دريافت خسارت و غيره .
6 – مشكل را با مدير و رئيس مطرح كردن بجاي غيبت كردن از آنها و خراب كردن شخصيت آنها نزد كارمندان ديگر .
7 – نداشتن مسئوليت و انظبات در محل كار .
8 – اعلام مريض بودن در حاليكه نيستيم ، كه سر كار نرويم .
9 – دروغ گفتن در خصوص تخصص و آنچه را كه تحصيل كرده ام ، فقط به خاطر اينكه نشان دهيم ما خيلي وارد هستيم و با معلومات .
10 – در رفتن و فرار كردن از ساعات كاري .
11 – توليد موادي كه به صورت تقلبي ساخته شده باشند .
12 – برچسب زدن تقلبي بر توليدات و محصولات خود .
13 – رشوه خوردن و حق ديگران را پايمال كردن .
اين ليست خيلي خلاصه و فقط براي مثال است . و اگر اين موارد را داريم ما نادرست هستيم .
آيا كلام خدا در اين مورد صحبت مي كند ؟
كلام خدا براي درستكاري و صادق بودن خيلي حرفها و تعليمات دارد :
امثال سليمان 11 : 1
خداوند از تقلب و كلاهبرداري متنفر است، ولي درستكاري و صداقت را دوست دارد.
متي 25 : 23
آقايش وي را گفت: آفرين اي غلام نيك متدّين! بر چيزهاي كم امين بودي، تو را بر چيزهاي بسيار مي گمارم. در خوشي خداوند خود داخل شو .
جامعه 9 : 10
هرچه دستت به جهت عمل نمودن بيابد، همان را با توانايي خود به عمل آور چونكه در عالم اموات كه به آن مي روي نه كار و نه تدبير و نه علم و نه حكمت است .
لوقا 16 : 10
آنكه در اندك امين باشد در امر بزرگ نيز امين بُوَد و آن كه در قليل خائن بود در كثير هم خائن باشد .
1 يوحنا 2 : 5 – 6
5 فقط كسي ميتواند واقعاً خدا را بشناسد و با او رابطه نزديك داشته باشد كه او را هر روز بيشتر دوست داشته، كلام او را بجا آورد. 6 كسي كه ادعا ميكند مسيحي است،بايد مانند مسيح زندگي كند .
مسيح درسترين و صادق ترين شخصيت بر روي اين زمين بود ، اگر پيرو راستين او باشيم و در احكام او مانده از آنها اطاعت كنيم ، به درستكاري و صداقت خواهيم رسيد .
چه نتيجه از اين بحث مي گيريم و پيغام براي اين موضوع چيست ؟
نتيجه اي كه از اين بحث مي گيريم اين است كه : خداوند شخص درستكار و صادق را دوست دارد .پيغام براي اين موضوع اين است : خداوند ما عيسي مسيح چنين مي فرمايد :بر چيزهاي كم امين باش ، تو را بر چيزهاي بسيار مي گمارم .
منبع:eichurch.co.uk