هنگامی که پولس مسیح را پیدا کرد : یک نفر برای همه جان داد. مسیح فقط برای مردم خود، و نه تنها برای کسانی که با آموزه های او همدردی می کردند، به سلیب کشیده نشد. او برای همه مردم، گذشته، حال، و آینده بر صلیب شد. بسیاری از مسیحیان قرن ها زندگی خود را برای دوستان خود گذاشته اند. یکی از این افراد، فرانسیسکن ماکسیملیان کلبه بود که در اردوگاه کار اجباری در آشویتس زندانی شده بود و در سال 1941 میلادی زندگی خود را از دست داد تا زندانی دیگری هم بتواند زندگی کند.
باراباس زندانی و گناه کاری بود که به واسطه خون عیسی مسیح نجات یافت سنبلی برای نجات بود سنبلی برای نجات یک گناه کار
در آغاز آفرینش :
در آغاز آفرینش انسان میوه معرفت را گرفت که مثل خدا شود خدا به انسان هشدار داده بود که اگر از میوه بخورد می میرند جدا شدن انسان از سایر موجودات همان رانده شدن از باغ هست انسان هوشیار که معرفت دارد معرفتی که به او آزادی داد روح داد روح ایجاد قانون و مسولیت روح دوست داشتن و زندگی و همزمان گناه و تاریکی ، انسانی که می تواند هم در تاریکی قدم بگذارد و هم در نور معرفتی از نیکی و بدی از تارکی و نور
گناه انسان :
اولین فرزندان انسان دو برادر به نام های هابیل و قائن بودند این جا هست که ارتباط انسان ها با هم ایجاد می شود اینجاست حسادت و گناه برای اولین بار پا به عرصه ی حیات انسان می گذارد اینحاست که برای دوری از این گناه باید هزینه کرد گناه روح را می کشد و زندگی را در تاریکی فرو می برد
براساس تورات هابیل به گلهداری و قائن به کشاورزی پرداخت. پس از مدتی هرکدام هدیهای به حضور خداوند آوردند که هدیهٔ هابیل چند راس از بهترین نخست زادگان گله (هدیه ی ای از خون ) و هدیهٔ قائن بخشی از حاصل زمین خود بوده است. ( برای میوه دادن به زمان نیاز هست زمان در اینجا قربانی است) فقط هدیهٔ هابیل پذیرفته میشود و قائن از این اتفاق ناراحت شده و از خشم سرش را زیر میاندازد. مدتی بعد، روزی قائن از برادرش میخواهد تا با او به صحرا برود و در صحرا ناگهان به هابیل حمله میکند و او را میکشد.و پای گناه باز می شود به موجب این کار خداوند به قائن میگوید که دیگر لعنتشده خواهی بود و هرچه در زمین بکاری دیگر زمین به تو محصولی نخواهد داد. بدین ترتیب قائن از حضور خداوند بیرون میرود و در سمت شرقی عدن در سرزمین نود (به معنای سرگردانی) ساکن میگردد.
خداوندی که گناه انسان را می بیند می خواهد برای او کاری انجام دهد او خود ، در جسم مسیح به زمین می آید و نور را به آدمیان نشان می دهد پسر یگانه ای خود را می فرستد تا یک بار برای همیشه گناه را از زمین برگیرد و تا انسان رانده شده از بهشت به واسطه ی این نور نجات یابد مسیح نوری بود که بیماران را شفا می داد به گناهکاران را نجات می داد نوری بود به این جهان که راه را برای هر نابینایی گشود.
14خداوند قوّت و سرود من است؛
او نجات من گردیده است.
15فریادهای شادی و پیروزی
در خیمههای پارسایان میگوید:
«دست راست خداوند کامروا میگردد!
16دست راست خداوند متعال است،
دست راست خداوند کامروا میگردد!»
17من نخواهم مرد، بلکه زیست خواهم کرد،
و کارهای خداوند را باز خواهم گفت.
18خداوند مرا بهسختی تنبیه کرد،
اما به مرگ نسپرد!
19دروازههای پارسایی را بر من بگشایید،
تا بدانها داخل شوم و خداوند را سپاس گویم.
20این است دروازۀ خداوند
که پارسایان بدان داخل میشوند.
21تو را سپاس میگویم که مرا اجابت فرمودی،
و نجات من شدی!
22سنگی که معماران رد کردند
مهمترین سنگ بنا شده است!
23این را خداوند کرده،
و در نظر ما شگفت مینماید!
24این است روزی که خداوند ساخته است،
در آن وجد و شادی کنیم!
25آه ای خداوند، نجاتمان ده!
آه ای خداوند، کامیابی عطا فرما!
26مبارک است آن که به نام خداوند میآید!
از خانۀ خداوند، شما را برکت میدهیم.
27یهوه خداست،
و او نور خود را بر ما تابان ساخته است!
قربانی عید را به ریسمانها ببندید،
بر شاخهای مذبح!
28خدای من تویی،
و تو را سپاس خواهم گفت!
خدای من تویی،
و تو را متعال خواهم خواند!
29خداوند را سپاس گویید زیرا که نیکوست،
و محبتش جاودانه است!
مزمور 118:14-29
4حال آنکه رنجهای ما بود که او بر خود گرفت
و دردهای ما بود که او حمل کرد،
اما ما او را از جانب خدا مضروب،
و از دست او مصدوم و مبتلا پنداشتیم.
5حال آنکه به سبب نافرمانیهای ما بدنش سوراخ شد،
و به جهت تقصیرهای ما لِه گشت؛
تأدیبی که ما را سلامتی بخشید بر او آمد،
و به زخمهای او ما شفا مییابیم.
6همۀ ما چون گوسفندان، گمراه شده بودیم،
و هر یک از ما به راه خود رفته بود،
اما خداوند تقصیر جمیع ما را بر وی نهاد.
7آزار و ستم دید،
اما دهان نگشود؛
همچون برهای که برای ذبح میبرند،
و چون گوسفندی که نزد پشمبرندهاش خاموش است،
همچنان دهان نگشود.
8با محاکمهای ظالمانه برده شد؛
چه کسی از نسل او سخن تواند گفت،
زیرا او از زمین زندگان منقطع شد،
و به سبب نافرمانی قوم من مضروب گردید؟
9گرچه هیچ خشونت نورزید،
و فریبی در دهانش نبود،
قبرش را با شریران تعیین کردند،
و پس از مرگش، با دولتمندان.
10اما خواست خداوند این بود
که او را لِه کرده، به دردها مبتلا سازد.
چون جان خود را قربانی گناه ساخت،
نسل خود را خواهد دید و عمرش دراز خواهد شد،
و ارادۀ خداوند به دست وی به انجام خواهد رسید.
11ثمرۀ مشقت جان خویش را خواهد دید
و سیر خواهد شد.
خادم پارسای من به معرفت خود سببِ بسیاری را پارسا خواهد گردانید،
زیرا گناهان ایشان را بر خویشتن حمل خواهد کرد.
12بنابراین من نیز او را در میان بزرگان نصیب خواهم داد،
و غنیمت را با زورآوران تقسیم خواهد کرد.
زیرا جان خویش را به کام مرگ ریخت،
و از خطاکاران شمرده شد؛
او گناهان بسیاری را بر دوش کشید،
و برای خطاکاران شفاعت میکند
اِشعیا 53:4-12