این درخت آقاقیا در بیابان اسرائیل است. این درخت در دهه های گرما و خشکسالی می تواند زنده بماند. این درخت می تواند در شرایط سخت زندگی کند، زیرا دارای ریشه های عمیق است. حتی در طول زمان خشکسالی، این درخت هنوز هم می تواند ساکنان محلی را با ارائه سایه در طول روز خوشحال کند.
اِرمیا 17:7-8
7«اما مبارک است آن که بر خداوند توکل کند،
و اعتمادش بر او باشد.
8او همچون درختی نشانده در کنار آب خواهد بود،
که ریشههای خویش را به جانب نهر میگستراند؛
چون موسم گرما فرا رسد، هراسان نخواهد شد،
و برگهایش همیشه سبز خواهد ماند؛
در خشکسالی نیز نگران نخواهد بود،
و از ثمر آوردن باز نخواهد ایستاد.»
ﺁزمایشات شما فقط برای شما طراحی شده
یکی گفته که خدا برای شخص مناسب است تا ﺁنچه بر سر من میﺁید، با ﺁنچه بر تو میﺁید، قابل مقایسه نباشد. ما نیز با مشکلات و سختیهای خود روبرو هستیم، زیرا پدری ﺁسمانی داریم که با حکمت و دانایی هماهنگ است. یعقوب نیز با این طرز فکر موافق بود. از این رو، کل نامهاش به این مفهوم است که وقتی تحت فشار قرار میگیریم، چه واکنشی باید داشته باشیم. او به ما یادﺁور شده است که مصیبتها بخش ضروری رشد روحانی ماست (یعقوب ۱:۲-۴) و برکتی که نصیب کسانی میشود که به درستی (یعقوب ۱:۱۲) پاسخ میدهند و خدا را در سختیها مقصر نمیدانند (یعقوب ۱:۱۵). در ﺁیهٔ یعقوب ۱:۱۶-۱۸ ﺁمده است که با یادﺁوری این نکته که خدا همیشه نیکو است، حتی در سختترین سختیها. ما میتوانیم به این شکل بگوییم: خدا در طی ﺁزمایشهای ما محاکمه نمیشود؛ هستیم او از زمانهای سخت استفاده میکند تا ایمان ما را در ﺁزمایش قرار دهد. این قسمت سه چیز را به ما نشان می دهد که باید به خاطر بسپاریم اگر قرار است با رنگ های پرطرفدار در این امتحان قبول شویم.
که نمونه هایی از انها را در اینجا عنوان خواهم کرد : محبت خدا را به یاد ﺁورید
“فریب مخورید، ای برادران محبوب من” (ﺁیهٔ ۱۶). در سختیها و مصایب، خدا را مسبب مشکلاتمان میدانیم. ما نیز همچون ﺁدم در باغ عدن، در عبور از این گوزن ماهر هستیم.
خدا در طی ﺁزمایشهای ما محاکمه نمیشود؛ ما هستیم
تقصیر من نیست لیاقتش رو نداشتم تو شروعش کردی شیطان مجبورم کرد این کار رو بکنم نمیتونستم خودم رو کنترل کنم همه چیز رو خراب کردن.من یه سری بدشانسی داشتم اگر من بزرگتر/جوان تر/ثروتمند تر/مجرد/مجرد/متأهل/بهتر/بهتر بودم، این اتفاق برای من نمی افتاد. در پایان تمام بهانههایمان ما را به سوی خدا سوق میدهد. اون کسیه که باید باهاش کار کنیم او ما را ﺁفرید، به ما زندگی بخشید، و روزی حساب او را خواهیم داد. وقتی در نور کورکنندهٔ کاملش میایستیم، تمام بهانههای ما به دروغ ﺁشکار میشود. پس فریب نخورید که فکر کنید خدا را به خاطر وسوسههایی که با ﺁن روبرو میشوید، سرزنش کنید. این اولین چیزیه که جیمز میخواد ببینیم
تمام بهانههای ما به خدا باز میگردد
او وقتی خوانندگان خود را “برادران محبوب من” میخواند، حقیقت مهمی را به ﺁنها میافزاید. این فقط یک واژهی محبت نیست. یعقوب نمیدانست که مسیحیان یهودینژاد در بسیاری از مناطق پراکنده شدهاند (به یعقوب ۱:۱ مراجعه کنید.) البته منظور او این نیست که میگوید: “شما را دوست دارم.” بیشک این گفته درست است، اما این عبارت بسیار بیشتر از این است. یعقوب به خوانندگان خود یادﺁور میشود که خدا ﺁنان را بسیار دوست دارد. ﺁنان برادران و خواهرانی در مسیح بودند که محبت خدا را در دلهایشان تجربه کرده بودند. او واقعا میگوید: “وقتی وسوسه میشوید که تسلیم شوید، به یاد داشته باشید که خدا چقدر شما را دوست دارد.” ب. چارلز جونیور” اینطوری میگه” “خطر گناهکارانی که فدیه نشدهاند، بیایمانی است. خطر گناهکارﺁزاد شده، بیباوری است.”
از “بیایمانی” بر حذر باشید!
وقتی فراموش میکنیم که خدا چه بهایی برای نجات ما گذاشته است، ‹ایمان میﺁوریم.› وقتی چاه نجاتمان را فراموش میکنیم، ‹ایمان میﺁوریم.› وقتی خدا را متهم میکنیم که با ما بدرفتاری میکند، ‹ایمان میﺁوریم.› در واقع، “بیایمانی” هیچ درمانی برای “بیایمانی” باقی نمیگذارد، مگر این که دروغ را جایگزین حقیقت کنند. زنی را دیدم که از پیشزمینهای از شکستهدستی به مسیح ﺁمده بود. تقریبا هر گناهی را که تصور میکنید در بر میگرفت. وقتی به کلیسا اومد، هیچ مشکلی نداشت که باور کنه گناهکاره در ایمیلی به من او بسیاری از گناهانش را ذکر کرد و سپس این را گفت:
یک شب با اتومبیل به خانهام میرفتم و در ساعات شلوغ ترافیک ﺁزادراه بودم و به ایستگاههای رادیویی مسیحی گوش میدادم. نمیتوانم دقیقا به شما بگویم که چه کسی صحبت میکرد، اما کسی در مورد مصلوب شدن صحبت میکرد و نمیدانستم چه اتفاقی افتاده است. شروع به گریه کردم و گفتم: “ای خدا، مرا ببخش که بر ضد تو گناه کردم، خیلی متاسفم، بعد از همه کارهایی که برای من کردی، ببین با تو چه کردهام. “… و احساس درون ﺁن ماشین خیلی طاقت فرسا بود. نمیدانستم چه اتفاقی دارد میافتد، اما حالا میدانم. روح القدس به من حمله کرد… منو به عیسی فراخواند و من اومدم. ﺁیا این چیزی نیست؟ باور نکردنیترین تجربه زندگی من و این اتفاق در یک ترافیک سنگین در یک شب سرد در ماه نوامبر رخ داد. ﺁن روز صبح خانه را ترک کردم و ﺁن شب به زنی دیگر برگشتم و نمیدانستم چه اتفاقی دارد میافتد.
نقل قول از ﺁهنگ مورد علاقه ام که بسیار مناسب به نظر می رسد و در یک جمله قطعا به ﺁنچه از زمان ﺁمدن به مسیح اتفاق افتاده است خلاصه می شود: “وقار و زیباییای که بهراستی چه صدای شیرینای داشت، و تاجی را مثل من نجات داد، وقتی که گم شدم، اما حالا پیدا شدم، کور بودم، اما حالا میبینم.”
او یادداشتاش را امضا کرد، “به پای صلیب خوابیدهاند.” این دقیقا همان جایی است که باید همیشه باشیم. تا زمانی که بر صلیب مینشویم و در مورد ﺁنچه عیسی برای ما انجام داد فکر میکنیم، به احتمال زیاد فریب نمیخوریم.
۲. نیکویی خدا را به یاد ﺁورید
“هر بخشندگی نیکو و هر بخشش کامل از بالا است که از پدر نورها که هیچ گونه تغییر و سایهای از ﺁن نیست، نازل میشود.” (۱۷) تغییر در موضوع به نظر ناگهانی می ﺁید، اما جریان افکار روشن است. ما نباید خدا را به خاطر وسوسههایمان سرزنش کنیم، زیرا تمایل بد به گناه منجر به مرگ میشود. ۱۳-۱۵) دو بار جیمز به ما هشدار میدهد که خدا را مسبب مشکلاتمان ندانیم. وقتی گناه میکنیم فقط خود را مقصر میدانیم.
هر نیکویی از جانب خدا میﺁید
ﺁیهٔ ۱۷ تضادی را مشخص میکند. در نهایت همه چیز در این دنیا از طرف خدا است. اگه خوب باشه، خدا درستش کرده، یا داده، یا فرستاده. کلمات ﺁشنا دوکسولوژیها این را به روشنی بیان میکنند: “خدا را ستایش کنید که تمامی برکات از او جاری است.” در این فکر هستم که ﺁیا واقعا به این گفته ایمان داریم یا خیر. همین چند وقت پیش از یکی از دوستام پرسیدم حالش چطوره خندهدار بود و میگفت: “من راست هستم و دارم غذا میگیرم. اما ﺁیا میدانیم که “در او زندگی و حرکت میکنیم” (اعمال ۱۷:۲۸)؟ ﺁیا میدانیم که اکنون زندهایم، زیرا خدا میخواهد ما زنده باشیم؟ ما نفس میکشیم چون اون به ما هوای نفس و ریه میده تا اونو بگیریم اگر خدا دست برکت خود را پس میگرفت، هیچ یک از ما دیگر نفس نمیکشید. ما میبینیم و میشنویم و میشنویم و حرکت میکنیم، فکر میکنیم، میخندیم، دست میزنیم و به خاطر خدا گریه میکنیم. فکر کنم همه ما اینو میدونیم ولی به ندرت بهش فکر میکنیم. به ندرت میتوانیم از بابت برکات زندگیمان تشکر کنیم. اما اخیرا خبر ناراحت کننده ای شنیدیم که پسر معاون رئیس جمهور جو بایدن در سن ۴۶ سالگی در اثر سرطان مغز فوت کرده اینجا یکی از قدرتمندترین مردان روی زمین است، و با این حال پسرش به خاطر سرطان می میرد. به نظر میرسد که لیست بیماران و رنجدیدگان به پایان نرسیده است. مرگ دیر یا زود به سراغ همه ما میاد
به پای صلیب دراز بکش
اگه بتونی کلمات منو بخونی باید زنده باشی اگر شما زنده هستید، این هدیه از طرف خداست. اگر خدا عطای حیات را به شما عطا کرده است، ﺁیا او را حمد نمیگویید؟ در ۱قرنتیان ۴:۷ میخوانیم: “چه چیزی داری که نیافتی؟” ﺁیا به ثروت، شهرت، استعداد یا موفقیتهایت افتخار میکنی؟ فکر می کنی قیافه های خوب فقط به دی ان ای تو مدیونه؟ چه کسی به شما استعداد، قدرت، خلاقیت و نبوغ شما را داد؟ چه کسی به تو نعمتهایی داد که برای تو ارزش قائل نبود؟
باران ﺁرام از بهشت
یعقوب تأکید میکند که هر هدیهای از جانب پدر نورها “نازل میشود.” ویلیام شکسپیر به ما یادﺁوری میکنه که
“رحمت کثیر نمیشود. مثل باران ملایم از ﺁسمان میریزد.”
این خطوط معروف از تاجر ونیزی از هر نظر درست هستند. رحم همیشه میاد پایین با خدا شروع میشود و به انسان میرسد، از ﺁسمان ﺁغاز میشود و بر زمین پایان مییابد. شما برای اینکه معاملاتی انجام دهید که میخواهید انجام دهید، تقاضای بخشش نمیکنید، زیرا برای داشتن چیزی برای عرضه دارید و ما هیچ چیزی برای عرضه به خدا نداریم. رحمت حقیقتا همچون باران ملایم است که خاک سخت دل انسان را نرم میکند.
ما زنده ایم چون خدا می خواهد ما زنده باشیم
ما به این نیاز داریم زیرا گناهکاریم. حتی بهترین مسیحی بدون رحمت درخشان خدا هیچ امیدی به بهشت نخواهد داشت. اگر خدا ما را نبخشد و نبخشد، اگر رحمت خود را همچون “باران نرم از ﺁسمان” باز ننهد، ما کاملا از دست خواهیم رفت. چه خدایی را میتوانیم خدمت کنیم؟ او کامل است. او همیشه نیکو است. او بیچون و چرا نیکوست.
خدا هرگز خوب نخواهد بود
خدا هرگز خوب نخواهد بود. خدا هرگز نمیتواند از نیکویی کمتر باشد. هر چه میکند نیکوست.
“من یک شاهد هستم”
من مطمئنم که شما در کلیساهایی بودهاید که در ﺁنها فراخوان و پاسخ داده میشوند که این طور است: واعظ: خدا نیکو است. جماعت: همیشه.واعظ: و همیشه. خدا نیکو است. وقتی در موعظه به این موضوع اشاره کردم، یکی به من گفت که کلیسای ﺁنها به شیوهای دیگر این کار را میکند. ﺁنها این را در پنج قسمت می گویند، یکی برای هر انگشت در دست راستشان. :اینجوری میشه
در هر موقعیتی، مهم نیست چی باشه
خدا نیکوست.همیشه.در هر موقعیتی.هر چه باشد.خدا نیکوست.باید دست راستت را بالا بگیری و همین الان هر انگشت را لمس کنی. وقتی این کار را انجام میدهید، در ذهنتان باقی میماند. چند سال پیش، یکی از اعضای جماعت نیجریه در یک سخنرانی نوشت: “خدا نیکو است، همیشه و تا ابد، خدا نیکو است.” در ﺁن سخنرانی یکی از اعضای جماعت گفت:
“من یک شاهد هستم”
خیلی خوبه چون حقیقت رو به خونه میاره یک چیز این است که بگوییم “خدا نیکوست” به عنوان یک جمله انتزاعی، تقریبا مثل یک تشویق الهیات برای تیم میزبان. حتی بهتر است که به این گفتههای دیگر فکر کنید: “در هر موقعیتی” و “مهم نیست چه اتفاقی بیفتد.” اما بهتر از همه این است که با اضافه کردن “من یک شاهد هستم.” برخی اوقات گفتن این مطلب دشوار است. حتی وقتی که فکر می کنیم می دونیم فردا چه اتفاقی می افته، زندگی می تونه ۱۰ سنتی رو روشن کنه. هیچ کس نمیداند که روزی چه خواهد ﺁمد. این یک حقیقت جدی است. زندگی فقط یه چیز نیست خوب و بد، بیماری و سلامتی، گریه و شادی، زندگی و مرگ، جنگ و صلح، همگی با هم ترکیب شدهاند. به همین دلیل است که به خدایی نیاز داریم که در او سایهای از بازگشت نباشد. او هنوز نقطهای در دنیای در حال تغییر ماست. اون امروز خوب نیست و فردا هم بد او با نگرانی نظر خود را تغییر نمیدهد و تصمیم میگیرد که فردا مهربان و خشن باشد. خدا چنین نیست. وقتی وسوسه میشوید، نیکویی خدا را به خاطر بسپارید. وقتی احساس میکنید تسلیم وسوسه میشوید، نیکویی خدا را به خاطر بسپارید. اگر میخواهید از زندگی استعفا دهید، نیکویی خدا را به خاطر بسپارید.
۳ فیض خدا را به یاد ﺁورید
“ما را از کلام راستی به اراده خود بیرون ﺁورد تا نوبر مخلوقات او باشیم” (۱۸). همان طور که یعقوب به نیکویی خدا فکر میکند، طبیعتا به تشبیهی برمیگردد که خوانندگان او ﺁن را درک میکنند. عبارت “ما را بیرون ﺁورد” در ترجمهٔ واژهٔ یونانیای که به مفهوم “تولد” است، ترجمه شده است. در این ﺁیه چه چیزی در مورد تولد عیسی میدانیم؟
با خدا شروع میشه
در این ﺁیه ﺁمده است که خدا ما را “از ارادهٔ خود” نجات داد. هر ﺁنچه در رابطه با “ارادهٔ ﺁزاد” میتوانیم بگوییم، در یک نکتهٔ کلیدی به روشنی ﺁمده است. رستگاری با ما شروع نمی شود؛ با خدا شروع میشه به یاد تازهای افتادم که با شادی فراوان در دعا برخاست تا شهادت عیسی را در مورد نجات او با دیگران سهیم شوم. پس از ﺁن، یکی از مسیحیان سالمند که میخواست به او تذکر دهد، گفت: “ای برادر من، ﺁنچه با او شریک بودی، فوقالعاده بود، اما در جواب چیزی در مورد سهم خود در نجات نگفتی.” در عوض، مسیحیان جدید “سهم من در نجات این بود که هر چه زودتر از خداوند فرار کنم. خدا میخواست مرا تعاقب کند، تا مرا یافت و به فیض خود مرا نجات داد.” یعقوب با این جواب موافقت میکرد. رستگاری از طرف خداست. گاهی اوقات میگوییم، “خداوند را یافتم”، که کاملا درست است. ولی اگه خدا اول ما رو پیدا نکنه، ما هیچوقت خودمون پیداش نمیکنیم.
ﺁن زندگی جدید را تولید می کند.
چرا به زندگی جدید نیاز داریم؟ پاسخ ساده است. ما به زندگی “تازه” نیاز داریم، زیرا زندگیای که با ﺁن متولد شدهایم پر از گناه و نافرمانی است. همانطور که جیمز در ﺁیه های ۱۴-۱۵ گفته است، شهوت منجر به گناه و گناه می شود که منجر به مرگ می شود. وارن ویرزبی این گونه می گوید:
“خدا با تولد تازه ای به ما اعلام می کند که نمی تواند تولد گذشته را بپذیرد……. او اولین تولد تو را رد می کند (هر قدر هم که در نظر مردم شریف بوده باشد)، و اعلام می کند که تو به یک تولد دیگر نیاز داری (طبیعی باش، ص ۵۳).
به همین دلیل عیسی گفت: “تو باید دوباره متولد شوی (یوحنا ۳:۷). اگه بخوای بری بهشت، تولد جدید گزینه ای نیست حتی نیکوترین انسانها نیز میباید دوباره متولد شوند. این هدیهای است از جانب خدا، به فیض و به ایمان.
کلام حقیقت میﺁید.
به همین دلیل است که کلام خدا را موعظه میکنیم! این سخنان ما نیست که زندگی را به ارمغان میﺁورد. من میتوانم حرف بزنم تا وقتی که ﺁبی هستم، اما حرفهایم هرگز نمیتوانند زندگی ببخشند. کلمات من کلمات انسانه اونا همه محدودیتهایی که با جسم من دارن رو دارن سخنان من ممکن است سرگرمکننده، تسلیدهنده، خشم یا تلخی باشد. ﺁنان میتوانند تعلیم دهند یا با ﺁنان به رقابت بپردازند. اما سخنان من در درون و در مقابل ﺁنها هیچ قدرتی برای بخشیدن زندگی ندارد.
فقط خدا میتونه زندگی کنه
اما کلام خدا متفاوت است. از ﺁنجایی که از طرف خداست، دارای اختیاراتی مطلق میباشد. چون حقیقت داره، ۱۰۰٪ قابل اعتماد. عبرانیان ۴:۱۲ به ما یادﺁور میشود که کلام خدا “زنده و فعال” است. شمشیری است که رازهای پنهان دل را برملا میکند. وقتی کلام خدا را با قدرت روح خدا موعظه میکنیم، در دلها نفوذ میکند، هر گناه را ﺁشکار میسازد، هر بهانهای را ﺁشکار میسازد، نیاز ما را ﺁشکار میسازد، و سپس ما را به صلیب مسیح میبرد تا بخشیده شویم.
این کتاب به طور کامل ما را تغییر میدهد.
در قرن اول، خوانندگان یهودی با مفهوم “نوبر” ﺁشنا بودند. هر سال بخش اول درو به عنوان گواهی بر این که کل محصول از ﺁن خداست، به خدا اختصاص داده میشد. “نوبر” خوانده شدن بدین مفهوم است که ما نشانهای برای دنیا هستیم که محصول عظیمی در دست است. خدا قصد داره از ما استفاده کنه تا وقفش رو به دنیا نشون بده ما باید “نمونهای” از ﺁنچه خدا میتواند از طریق افراد خطاکار و شکستخورده انجام دهد باشیم. شاید بگویید که وظیفهٔ ما این است که خطاناپذیر و شکسته باشیم. ما این نقش رو از دست دادیم.کار خدا اینه که لطف و مرحمتش رو از طریق افرادی مثل ما نشون بده اون روز و شب کار میکنه
ما مردم شکست خورده و دروغگویم
این باعث میشود که ﺁزمایشها و ﺁزمایشهای ما دید جدیدی پیدا کند. تازگی من در صفحه فیسبوک یکی از دوستانم به اشتراک گذاشته شده است: “چون تمام شد، خواهید دید که هیچ گاه تصادفی نبوده است.” اگر زندگیتان در ﺁن زمان تصادفی به نظر میرسید، شاید اطمینان داشته باشید که هنوز تمام نشده است. در این زندگی هیچ گاه “تمام” نشدهایم، زیرا خدا همیشه کارهای بیشتری در ما دارد. در پایان این پیام، بیایید با به یاد ﺁوردن حقیقتهایی که پیش از این شنیدهایم، به خود خاتمه دهیم: موضوع من نیستم درباره خداست موضوع الان نیست در مورد ابدیت
بدون نیمهراه امید
اغلب اوقات اینجا و حالا برای ما معنی نداره من هیچ فرمول جادویی ندارم که بهت بدم که ترسهات رو از بین ببره، سردرگمی تو از بین ببره، و اشکات رو پاک کنه. بارها و بارها به ما یادﺁوری میشود که در هر زندگی، باران میبارد. بعضی وقتها جوانه می زند، گاهی می ریزد، و گاهی اوقات سیل ما را تهدید می کند. یه راه دیگه هم هست، اگه به جایی برسی که به تمام سوالاتت جواب بدی، همه مشکلاتت از بین میره، و تمام مشکلاتت از بین میره، میشینه و ﺁروم میشینه. تو به بهشت رسیدی از این پس، “خطر، تودها و دامها” پیش روی ما قرار دارد. هیچ کس از مشکلات این زندگی معاف نیست اما این نعمتی که ما را تا این حد پیش برده است، ما را به سلامت به خانه خدا هدایت میکند. کسی که این مطلب را در فیسبوک پست کرده است:
امید سخته تو واقعا نمی تونی امید داشته باشی یا به چیزی امید داری یا نه
سپس این بصیرت به دست ﺁمد:
خدای ما نیکوست، امین و کریم، و دوست دارد این خصوصیات را به ما نشان دهد، اگر برای دستگیری ﺁنها دقت کنیم. ما تلاش کرده ایم که به این ویژگی ها توجه کنیم، تا به ﺁنچه که دیده نمی شود، امید بیشتری داشته باشیم تا به ﺁنچه دیده نمی شود.
چه راه زیبایی برای گفتنش من خوشحالم که امید ما به شرایط سخت وابسته نیست بلکه به صخرهای محکم که خدا نامیده میشود بستگی دارد. این چیزی است که جیمز در این ﺁیه در موردش صحبت میکند. وقتی که زمانهای سخت فرا رسد. …. .محبت خدا را به خاطر داشته باشید، نیکویی خدا را به خاطر بسپارید و فیض خدا را به خاطر بسپارید. در سختیها و مصایب، خاطرهای خوب از چیزهای خوب به شما قوت میبخشد
Amen
Amen