اگر متحمل سختی و مشکلات شدید، می توانید این طور برگزینید که …

اگر متحمل سختی و مشکلات شدید، می توانید این طور برگزینید که تلخ و منفی باشید و خدا را مقصر بدانید. یا بگویید:”خدایا، می دانم که تو زندگی من را در اختیار داری و وقتی دری می بندی، همیشه در بهتری را می گشایی. پس خدایا نمی توانم برای دیدن آنچه برای من در راه داری، صبر کنم”.

La Sagrada Familia, Barcelona, Catalonia, Spain by Andrey Grinkevich

وقتی طوفان های زندگی و درد و مشکلات زندگی… به نظر میرسه که ما رو غرق کرده… . ما باید خودمون رو از تمام افکار غیر ضروری و بی قرار جدا کنیم… ما باید به او فکر کنیم و اونو تنها در ﺁغوش بگیریم.
انعکاس

ما باید فروتنی را در خود پرورش دهیم. ما باید به کار روح القدس در اعماق وجودمون تسلیم بشیم ما باید از تجارت غیر ضروری پرهیز کنیم. ما باید ﺁروم بشینیم و در مورد عشق فکر کنیم
تبدیل

ما نیاز داریم که چشمانمان را بر صفات زیبای عیسی مسیح (خداوند) ببندیم، زیرا همان‌طور که بر او می‌زیستیم، به همین دلیل شروع می‌کنیم که به شباهت او تبدیل شویم. ما باید خود را زیر دست پرقدرت خدا فروتن سازیم.
تعدی

در مقابل سختی‌ها و سختی‌هایی که یهوه به شما وارد می‌کند، مقاومت نکنید. با میل و رغبت رنج بکشید، زیرا می‌دانید کسی که کار نیکو در شما ﺁغاز کرد، ﺁن را به انجام خواهد رساند. می‌دانیم که او دوستداران خود است، او را ‹تعاقب می‌کند› یا تعلیم می‌دهد، در حالی که خود را مصلوب می‌کنند و تنها او را بر تخت می‌نشینند.
در او بمانید

سعی نکنید از خود محافظت کنید – فقط در عشق او استراحت کنید و اجازه دهید ﺁرامش او روح شما را در بر گیرد. خود را از اراده‌اش به خوشی و به کمال رهانیده، و اجازه دهید که نیروی شگفت‌انگیز روح‌القدس شما را به حضور او در هم شکند. تو در زندگی من انجام نخواهد شد
کلمات عاقلانه

متیسون که سرودخوانان دوست داشتنی زیر را نوشت:- سرود من در شب ۶ ژوئن ۱۸۸۲ در خانه اینلان ﺁرگیلشیر اسکاتلند, در سن ۴۰ سالگی, سروده شد. اون موقع توی مانس تنها بودم شب ازدواج خواهرم بود، و بقیه خانواده شب را در گلاسگو می‌ماندند. اتفاقی برای من افتاد، که فقط برای خودم شناخته شده بود و باعث شدیدترین رنج روحی من شد.
محبت خدا

سرودخوانی، “ای عشق که مرا رها نمی‌کند” ثمره ﺁن عذاب بود.

ای عشق که مرا رها نمی‌کنی،
در تو، جان خسته‌ام را ﺁرامی می‌بخشم.
من زندگی رو که بهت مدیونم بهت پس میدم
که در اعماق اقیانوس تو جریان داره
پولدارتر، پرتر.

ای نور که تمام راه مرا پیروی می‌کنی،
من مشعل سوسوزنی خود را به تو می‌دهم.
قلب من اشعه قرض گرفته شده اش را باز می گرداند
که در ﺁفتاب تو، روز روشن است.
شاید روشنتر و عادلانه تر

ای شادی که مرا از درد می‌بیند،
نمی‌توانم دل خود را به تو ببندم،
من رنگین کمان رو توی بارون ردیابی میکنم
و احساس می کنم که این قول بیهوده نیست
که صبح بی‌اشک خواهد بود.

ای راستی، ﺁن بلندترین سرزمین من،
جرات ندارم از تو پرواز کنم
من در غبار فرو رفتم،
و از زمین شکوفه می دهد.
زندگی بی پایان خواهد بود.

درباره‌ی Amir Gh

همچنین ببینید

افکار نسنجیده

افکار نسنجیده این مزمور نه تنها در نظر گرفته شده است، بلکه می‌گوید: “غزل” با …